جالب انگیز

جالب انگیز
 
Design by : NazTarin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 46
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 76
بازدید ماه : 76
بازدید کل : 43416
تعداد مطالب : 94
تعداد نظرات : 59
تعداد آنلاین : 1



<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید


صدایاب

 
: ماجراي جالب و خواندني شاه عباس و شيخ بهايي!!



در تاريخ آمده، به رسم قديم روزي شاه عباس در اصفهان به خدمت عالم زمانه شيخ بهايي رسيد پس از سلام و احوال پرسي ازشيخ پرسيد:

در برخورد با افراد اجتماع اصالت ذاتيِ آنها بهتر است يا تربيت خانوادگي شان؟


شيخ گفت: هرچه نظر شما باشد همانست ولي به نظر من اصالت ارجح است.


و شاه بر خلاف او گفت: شک نکنيد که تربيت مهم تر است !

بحث ميان آن دو بالا گرفت و هيچ يک نتوانستند يکديگر را قانع کنند بناچار شاه براي اثبات حقانيت خود او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسي نشاند.

فرداي آن روز هنگام غروب شيخ به کاخ رسيد بعد از تشريفات اوليه وقت شام فرا رسيد سفره اي بلند پهن کردند ولي چون چراغ و برقي نبود مهمانخانه سخت تاريک بود در اين لحظه پادشاه دستي به کف زد و با اشاره او چهار گربه شمع به دست حاضر شدند و آنجا را روشن کردند!

درهنگام شام ، شاه دستي پشت شيخ زد و گفت ديدي گفتم تربيت از اصالت مهمتر است ما اين گربه هاي نا اهل را اهل و رام کرديم که اين نتيجه اهميت تربيت است.

شيخ درعين اينکه هاج و واج مانده بود گفت من فقط به يک شرط حرف شما را مي پذيرم و آن اينکه فردا هم گربه ها مثل امروز چنين کنند!!! شاه که از حرف شيخ سخت تعجب کرده بود گفت: اين چه حرفيست فردا هم مثل امروز و امروز هم مثل ديروز!!! کار آنها اکتسابي است که با تربيت و ممارست وتمرين زياد انجام مي شود...

ولي شيخ دست بردار نبود که نبود تا جايي که شاه عباس را مجبور کرد تا اين کار را فردا تکرار کند.
لذا شيخ فکورانه به خانه رفت.او وقتي از کاخ برگشت بي درنگ دست بکار شد، چهار جوراب برداشت و چهار موش در آن نهاد.فردا او باز طبق قرار قبلي به کاخ رفت. تشريفات همان و سفره همان و گربه هاي بازيگر همان. شاه که مغرورانه تکرار مراسم ديروز را تاکيدي بر صحت حرفهايش ميديد زير لب براي شيخ رجز ميخواند که در اين زمان شيخ موشها را رها کرد.

در آن هنگام، هنگامه اي به پا شد يک گربه به شرق ديگري به غرب آن يکي شمال واين يکي جنوب...
واين بار شيخ دستي برپشت شاه زد و گفت: شهريارا ! يادت باشد اصالت گربه موش گرفتن است گرچه تربيت هم بسيار مهم است ولياصالت مهم تر!

يادت باشد با تربيت ميتوان گربه اهلي را رام و آرام کرد ولي هرگاه گربه موش را ديد به اصل و اصالت خود برميگردد.


نظرات شما عزیزان:

علیرضا
ساعت20:51---20 خرداد 1392
عجب

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:, توسط محمد میرزایی